این روزهای کرونایی

ساخت وبلاگ

به نام ت

خدایا این روزا قاطی تر از همیشه میشم

گاهی تو رو قاتل شکنجه گر میبینم ک نمیدونم واس چی خلقم کرده خوشش میاد از عذاب دادن مون

گاهی از داشته های اونقد راضیم ک نفسم شکرخ

گاهی قاطیم مثل الان

مغزم رد میده

نمیفهمم هدف خلقتم رو

اگ لذته پس این همه عذاب چیه

اگ دوستم داری پس این همه خودازاری ک باید بدم چیه

اک اینا خودازاری نیست پس 

امام زمان بیاد چی میشه

نیاد چی میشه

تا بیاد چی کار کنیم

وقتی اومد باید چی کار کنیم

اگ نیومد باید چی کار کنیم

کلافم

از کلی سوال بی جواب

داغونم میکنه

جدیدا سخنرانی هام گایه داره سوغم یمده سمت یانکه تو انگار واست زن و مرد فرق دارن

تو انگار افریدی ک عذاب کنی

شکنجه؟

مهربانی؟

حمن رحیم

اینا باهم جور در نمیاد

خدایا قاطیم شاکیم 

حتی شک میکنم ک باید باهات صحبت کنم یا ن

میگم خدایا اینطوری صحبت میکنم عذبا وجدان میگیرم

ک عذاب نشم

ک روزی رو میبندی از بچه ای ک تربیت خانواده ش جوری بوده ک تو نوجوونیش غضب کنه و بخاطرش عاق میشه و عمرش کم میشه روزیش بسته میشه 

حتی اگ تو به شو بپذیری

سیستمت این جوریه

؟

من نیمفهمم

پس مهربونیت یعنی چ

اگ این مهربونیه پس اینی ک ب ما یاد دادی مهربونیامون ی شکل دیگس چیه

اگ پیامبر و ایمه از مادر مهربان ترن واس ما پس کو 

این همه سیاهی ک دنیا رو گرفته چرا باید سهم ما باشه

اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند؟!!

یعنی چ اخه

خدایا شاکیم

بغض لعنی دارم ک نمیتونم چرا هست

این همه سوال چجوری باید جواب پیدا کنه

اگ امامی هست ک قراره بیاد حواب بده بعد من باید انقد خوب یمبودم ک بتونم فرجشو برسونم

گرفتی ما رو؟

 

درو باطله ک

همه چی تاثیر داره

نطفه ای ک بسته شده 

توسظ چ پدر و مادری  در کدوم کشور و چ مذهبی

اصلا از کجا معلوم همه اینا دروغ نباشه

اگ دروغه پس چرا قرانت میخونم حس میکنم ی چیزایی رو

اگ راسته چرا باز دودل میشم

اگ دروغه همه اینا پس چرا هستم

اگ دروغه پس چیکار باید کنم

این همه باور

این همه دین

این همه اعتقاد

این همه دعا

این همه حرف

این همه صدا گریه اشک تاریکی لبخند زودگذر

شاید تهی

سعادت ! ؟

قاطیم 

 

انجمن شاعران مرده...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esolookbaharan6 بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 7 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:38